کتاب «بخواهید تا به شما داده شود» نوشته استر و جری هیکس، به موضوع قانون جذب و تأثیرات آن بر زندگی انسان میپردازد.
این کتاب حاوی بینشهای بسیاری در مورداستفاده از افکار و احساسات ما برای ایجاد احساس خوب و درنهایت ایجاد زندگی است که میخواهیم تجربه کنیم.
شما در این کتاب یاد میگیرید که تنها خودتان خالق زندگی و سرنوشتتان هستید. خواندن این کتاب دید اصولی و کاملی نسبت به «قانون جذب» در ذهن مخاطبان و علاقهمندان به این قانون، به وجود میآورد.
ویژگی مهم این کتاب؛ شرح مفاهیم پایهای «قانون جذب» است.
«قانون جذب» هنر مدیریت احساسات را به ما میآموزد. وقتی قدرت «احساس خوب» را درک کنید، کلید دستیابی به هر مطلوب یا هر چیزی که میخواهید را در دست دارید.
برای همین در این کتاب بیستودو تمرین قرار دارد.
این تمرینات به مخاطب کمک میکنند تا از احساس ناتوانی به سمت احساسات خوبی مانند توانمندی و اشتیاق حرکت کند.
جملات برگزیده و نکات کلیدی این کتاب:
شما یک فرستنده ارتعاشی هستید و در هرلحظه از وجود خود سیگنال خود را پخش میکنید.
همهچیز ارتعاش است. افکار و احساسات ما نیز ارتعاش هستند. به دلیل قانون جذب (مانند جذب مانند) واقعیتی که جذب میکنیم همیشه با آنچه فکر میکنیم و احساس میکنیم مطابقت دارد.
حتی اگر در ابتدا برای شما عجیب به نظر برسد، بسیار مهم است که خودتان را بهعنوان یک موجود ارتعاشی بپذیرید، زیرا شما در یک جهان ارتعاشی زندگی میکنید و قوانین حاکم بر این جهان مبتنی بر ارتعاش هستند.
شما خالق تجربیات و واقعیت خود هستید. وقتی قدرت «احساس خوب» را درک کنید،
کلید دستیابی به هر مطلوب یا هر چیزی که میخواهید را در دست دارید.
رفاه، سعادت و برکت اساس این جهان است. جریان رفاه و سعادت همیشه به سمت شما برقرار است. شما میتوانید به این جریان اجازه دهید یا در برابر آن مقاومت کنید.
هرگاه که احساس خوشبختی میکنید و انتظار دارید چیزهای خوبی به سمت شما سرازیر شوند، نشاندهنده میزان اجازه شماست.
وقتی آگاهانه به آن اجازه دهید و با آن هماهنگ شوید، تلاشهای خلاقانهتان بسیار رضایتبخشتر میشوند، زیرا در این صورت متوجه میشوید که هیچچیزی نیست که نتوانید باشید، انجام دهید یا داشته باشید.
دلیل اینکه شما قبلا به آنچه میخواهید نرسیدهاید این است که خود را در یک الگوی ارتعاشی نگهداشتهاید (میدارید) که با ارتعاش خواسته شما مطابقت ندارد.
به بیان بهتر؛ ما همچنان از چیزهایی که میخواهیم جدا میمانیم زیرا ما بااحساس واقعی داشتن آنها هماهنگی ارتعاشی نداریم. ما عمدتا (بهطور ناخودآگاه) بر نبود آنها متمرکزشدهایم و بنابراین با فقدان آنچه میخواهیم هماهنگی ارتعاشی داریم.
با انتخاب آگاهانه افکار خوش احساس، میتوانید باانرژی منبع، با شادی و با همهچیزهایی که خوب میدانید در ارتباط (و هم ارتعاش) باشید.
هنگامیکه با خواسته خود همراستا شوید، انرژی غیر فیزیکی که دنیاها را ایجاد میکند در شما جریان مییابد. احساسات خوبی مانند آرامش و اشتیاق نشانه این هماهنگی است.
آرزوی ما این است که شما فردی شوید که ازآنچه هستید و با آنچه دارید خوشحال باشید.
درعینحال مشتاق چیزهای بیشتری باشید. (البته ایدهها و خواستههای جدید پایانی ندارند) سپس بااحساس اشتیاق و انتظار خوشبینانه (بدون احساس بیحوصلگی، شک یا بیلیاقتی) آنها را دریافت کنید.
این علم آفرینش عمدی (در بهترین حالت) است.
شرح بهتر علم آفرینش عمدی:
ازآنجاییکه تضادها و تفاوتهایی که میبینید باعث میشود موشکهای ارتعاشی آرزوها را پرتاب کنید، پس باید راههایی بیابید که بهطور مداوم خود را در هماهنگی ارتعاشی با آن خواستهها نگهدارید تا آنها را دریافت کنید.
سادهترین راه برای دستیابی به هماهنگی ارتعاشی با آنچه میخواهید این است که داشتن آن را تصور کنید، نشان دهید که همین حالا در تجربه شماست، افکار خود را به سمت لذت بردن از تجربه سوق دهید. با مداومت در این کار، آن را به تجربه خود وارد میکنید.
هر چیزی که به آن توجه میکنید باعث ایجاد ارتعاش در شما میشود و ارتعاشاتی که ارائه میدهید با درخواست شما برابری میکند که برابر با نقطه جذب شما است.
هنگامیکه افکار غالب ذهن شما با خواسته شما همراستا باشد احساسات خوبی مانند؛ امیدواری، رضایت، انتظار و اشتیاق را تجربه خواهید کرد.
اما اگر به فقدان یا نبود خواسته خود توجه کنید، احساسات شما از احساس بدبینی تا نگرانی، دلسردی، عصبانیت، ناامنی و افسردگی متغیر خواهد بود.
نویسنده: مهدی حدادیان
منبع: کتاب «بخواهید تا به شما داده شود»