درس ششم:شرح«قانون جذب» و «ارتعاش» به زبانی ساده!

تعریف ساده «قانون جذب»!

اگر یک کتاب ساده درباره «قانون جذب» خوانده باشید حتما این تعریف یک خطی را درباره قانون جذب میدانید؛ «هر چیزی مشابه خودش را جذب میکند».

اما «قانون جذب» تعریف کامل‌تر و مفهومی‌تری هم دارد!

ازاینجا شروع کنیم؛ محیطی که در آن زندگی می‌کنید ورودی‌هایی به ذهن شما دارد. وقتی به یکی از این ورودی‌ها «توجه» می‌کنید صاحب افکاری در ذهنتان می‌شوید. با «تمرکز»‌ بیشتر شما بنا بر قانون جذب افکاری که شبیه به فکر اولیه شما هستند وارد ذهنتان می‌شوند. افکار قدرتمند شما «ارتعاشی» را در وجودتان فعال میکند که با تمرکز بیشتر روی افکار اولیه، این ارتعاش نیز قوی‌تر می‌شود.

«قانون جذب» فقط آن دسته از افکاری را که ارتعاش فعال و هماهنگ دارند را دورهم جمع میکند. ابتدا به آن‌ها «نظم» و سپس «واکنش» نشان میدهد. البته که آن چیزهایی را که ارتعاشاتشان یکسان نیست از هم دور میکند.

منظور از «ارتعاش» چیست؟

زمانی آقای ماکس پلانک ـ فیزیک‌دان آلمانی دریکی از آخرین سخنرانی‌هایش در جمع فیزیک‌دانان برجسته دنیا در شهر فلورانس، گفت؛ ما به این نتیجه رسیده‌ایم که هیچ ماده ای به معنای واقعی کلمه وجود ندارد. هر آنچه به نام «ماده» می‌شناسیم، چیزی جز «اتم» نیست و اتم چیزی جز «انرژی» در حال «ارتعاش» نیست.

این تئوری بعدها توسعه یافت و فیزیکدانان بر این شدند که بفهمند کوچک‌ترین جز یک ماده که دیگر نمیشود آن را تقسیم کرد چیست؟!

باگذشت زمان و پژوهش‌ها و آزمایش‌های فراوان فیزیک دانان (امروزه) به این نتیجه رسیده اند که؛

بیش از 99 درصد ماهیت «اتم» از انرژی و کمتر از 1/0 درصد آن از ماده تشکیل‌شده است.

در مرکز اتم چیزی ست به نام «هسته» است. درون‌هسته پروتون‌ها و نوترون‌ها جای دارند و تقریبا تمام جرم اتم را در بر میگیرند (جرم پروتونها کمی کمتر از جرم نوترون هاست) بیرون هسته الکترون ها را خواهید دید. الکترون ها خود ذراتی بنیادی هستند که براساس دیدگاه شبه کوانتومی بور، در مدارهایی باانرژی مشخص و گسسته به دور هسته اتم گردش میکنند. طبق نظریه ریسمان، داخل پروتون‌ها و نوترون‌ها ذرات ریزتری به نام «کوارک» وجود دارد.

در اعماق این ذرات، تارهای رقصندۀ انرژی وجود دارد؛ که  مثل یک‌رشته مرتعش به نظر می‌آیند.

به‌طور مثال میتوان به تارهای مرتعش در ویالن سل که به حالت‌های متفاوتی می‌لرزند، اشاره کرد.

ریسمان ها در حالت‌های مختلف در حال ارتعاش (لرزش) هستند. البته آن‌ها نوت‌های موسیقی متفاوت ایجاد نمی‌کنند بلکه ذرات متفاوتی را که جهان پیرامون ما را می‌سازند را تولید می کنند.

بنابراین نظریه، در مقیاس فوق میکروسکوپی، تمام اجزای این جهان از شمار عظیمی از این ریسمان های مرتعش انرژی تشکیل‌شده که در فرکانس‌های متفاوت نوسان می‌کنند. (منظور از فرکانس، تکرار یک عمل در واحد زمان است)

فرکانس‌های متفاوت، ذرات مختلف را می‌سازند و ذرات مختلف مسئول پیدایش این همه شکوهی هستند که در اطرافمان می‌بینیم.

به‌جز فیزیکدانان افراد برجسته دیگر دنیا هم طی تحقیقاتشان به این موضوع پی برده اند. یکی از این افراد آقای دکتر جو دیسپنزا متخصص علوم اعصاب و نویسنده کتاب کتاب «شکستن عادت‌های خویشتن» است. ایشان توضیح می‌دهند؛ 99 درصد ماهیت هر «اتم» در هر جسم از انرژی تشکیل‌شده. ماهیت فکر انسان هم از انرژی ست. ما هر آنچه را که ارسال کنیم دریافت میکنیم و این ماهیت زندگی ماست.

نتیجه‌گیری بخش ارتعاش:
  1. وقتی به گذشته خود فکر می‌کنید یا وقتی به چیزی فکر می‌کنید که در آینده قرار است اتفاق بیافتد و هنگامی که فکر شما بر وضعیت اکنونتان متمرکز است، در هر سه حالت نوعی انرژی از فکرتان آزاد می‌شود که «ارتعاش» نامیده می‌شود.
  2. «کوارک» به عنوان کوچک‌ترین جز یک «اتم» (که تابه‌حال کشف‌شده) از ریسمان های مرتعش انرژی تشکیل‌شده که در فرکانس‌های متفاوت نوسان می‌کنند.
  3. تمام چیزهایی که (به صورت جامد، مایع و گاز) می‌بینیم، در فرکانس‌های مختلف «ارتعاش» می‌کند. در حقیقت فیزیک کوانتومی ماهیت اصلی هر چیزی در دنیا را چیزی غیر از ریسمان های انرژی در حال «ارتعاش» توصیف نمی‌کند.
  4. یاد گرفتیم که هر آنچه در محیط اطراف خود تجربه میکنیم از ارتعاش است. موضوع مهم بعدی این است که؛ همه ما انسان‌ها در قالب جسم مادی خود، «موجوداتی ارتعاشی» هستیم که با استفاده از توانایی‌های خود، برای تبدیل این ارتعاشات میتوانیم دنیای اطراف خود را بشناسیم. به‌طور مثال؛ از طریق چشم ارتعاشات را تبدیل به چیزهایی میکنیم که می‌بینیم. یا از طریق گوش ارتعاشات را تبدیل به چیزهایی میکنیم که می‌شنویم.
  5. توجه شما به هر موضوعی، باعث به وجود آمدن فکر می‌شود. تمرکز، یک فکر کوچک را به افکاری بزرگ تبدیل میکند.
  6. هر رشته افکاری که از ذهن شما آزاد می‌شوند، فرکانسی مخصوص به خود و درحالی‌که «ارتعاش» دارند.
  7. افکاری که با احساساتی قوی، تشدید شده باشند، به‌مراتب قدرت و سرعتی بالاتر از یک فکر معمولی (بدون احساس) دارد.
  8. همه ما دايم در حال انتشار ارتعاش هستیم و هیچ وقت نمی‌توانیم جلوی این کار را بگیرند.
  9. در همه ما ارتعاش چیزهایی که می‌خواهیم و ارتعاش نبود همان چیزها وجود دارد.

ارتعاشات ما چگونه فعال می‌شوند؟ 

بعد از درک «قانون ارتعاش» مهم‌ترین موضوع، درک قدرت «توجه و تمرکز» است.

فکر ما توسط ورودی‌هایی که ذهنمان از محیط اطراف می‌گیرد تحریک و ارتعاش آن فعال می‌شود.

«ارتعاش» هر فکری که در مراحل اولیه شکل‌گیری قرار دارد ضعیف است؛ اما با «تمرکز»‌ بیشتر ما بر روی این افکار اولیه، «قانون جذب» افکار مشابه را وارد ذهنمان می‌کند. هرچه این «تمرکز» بیشتر و طولانی‌تر می‌شود، افکار ما هم بزرگ‌تر و ارتعاشاتشان نیز قدرتمندتر می‌شوند.

از قبل یاد گرفتیم که؛ «قانون جذب» ارتعاشات غالب افکار ذهن شمارا با ارتعاشات مشابه آن در دنیای بیرون به هم می‌رساند و با مداومت ما در «تمرکز» روی موضوع اولیه، شواهد آن‌ در زندگی‌مان ظاهر می‌شوند.

نکته: این شواهد با جوهره احساس ما درباره موضوع فکرمان هماهنگی دارد که حکایت از ظاهر شدن موضوع اصلی فکرمان در آینده‌ای نزدیک دارند.

به خاطر بسپارید! «توجه» فکر ما روی هر موضوعی باعث ایجاد ارتعاش و «تمرکز» افکار ما باعث قدرت گرفتن آن ارتعاش می‌شود.

به خاطر بسپارید! قدرت جذب شما بستگی به میزان «تمرکز» شما دارد؛ یعنی هرچقدر تمرکز شما روی موضوعی بیشتر باشد آن را باقدرت بیشتری وارد زندگی‌تان می‌کنید.

موضوع احساسات:

همان طور که در بالا اشاره کردم؛ قانون جذب می‌گوید همه شما ارتعاشی را منتشر می‌کنیم چه بدانید و چه ندانید. این ارتعاش «نقطه جذب» شماست.

بر اساس آنچه فکر می‌کنید و احساسی که دارید، چیزها را وارد واقعیت زندگی‌تان می‌کنید. موضوعی که باید درک کنید این است؛ احساسات شما چگونگی ارتعاشتان را تعیین می‌کنند. در واقع «احساسات» شما سیستم هدایت شما هستند. احساس شما همان چیزی است که قانون جذب به آن پاسخ می‌دهد.

به‌طور کلی ما دو نوع احساس داریم. احساس خوب و احساس بد!

اگر احساسات غالب روزتان خوب است، از زندگی خود لذت می‌برید، ارتعاشی درست و خوب را ارسال می‌کنید. درنتیجه اتفاقات، ایده‌ها، الهام، رویدادها، افراد و چیزهایی جذب زندگی‌تان می‌شود که احساس خوب را بیشتر تجربه کنید.

این قانون است. از طرف دیگر، اگر احساساسات منفی یا بد دیگری دارید، تجربیات بیشتری را جذب خواهید کرد که باعث می‌شود این احساسات را بیشتر تجربه کنید.

نکته:

وقتی احساس خوبی دارید یعنی فرکانس ارتعاشی بالایی را دارید و در حال جذب چیزهایی در زندگیتان هستید که همین احساس خوب را برایتان به همراه دارد؛ و برعکس!

به خاطر بسپارید!

وقتی در سطح بالاتری در حال ارتعاش هستید، احساساتی مانند؛ شادی، اشتیاق، قدردانی، امیدواری و درنتیجه آرامش بیشتری را حس و تجربه می‌کنید.

درحالی‌که ارتعاشات پایین‌تر، احساساتی مانند؛ ترس، ترید، ناامیدی و سردرگمی را برایتان به همراه می‌آورد.


زمان آن فرارسیده است که نیروهای ارتعاشی خود را بالا ببریم!

همان‌طور که فکر می‌کنید، ارتعاش می‌کنید. همان‌طور که ارتعاش می‌کنید، جذب می‌کنید. «استر هیکس»

تا اینجا درک کردیم که؛

ارتعاش حالتی از وجود، جو یا کیفیت انرژی یک شخص، فکر یا چیز است. درک ارتعاش بیشتر شهودی است؛ مثلا می‌توانید انرژی یک فرد را وقتی وارد اتاق می‌شود درک کنید.

درحالی‌که برخی افراد، احساس خوب یا انرژی مثبتی به شما می‌دهند، اما با دیدن برخی دیگر انرژی منفی را حس می‌کنید و ناخودآگاه دوست دارید از آن‌ها فاصله بگیرید.

 

در زیر 4 راه ساده برای افزایش فرکانس ارتعاش شما آورده‌ام؛

  1. قدردانی کنید

«قدردانی» یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای تقویت ارتعاش است. همین حالا آن را امتحان کنید. توصیه می‌کنم؛ مطالعه مقاله را متوقف کنید و به اطرافتان نگاه کنید. مواردی ساده را بیابید که تمرکز روی آن‌ها به شما احساس خوبی می‌دهد، سپس بابت آن‌ها سپاسگزاری کنید. (همیشه چیزهایی وجود دارند)

این موارد می‌تواند هوای خوبی باشد که دارید آن را نفس می‌کشید، نور و گرمای لذت‌بخش خورشید، آب آشامیدنی، غذاهای خوبی که می‌خورید یا این واقعیت باشد که روز دیگری را فرصت دارید که از زندگی لذت ببرید و به دیگران خیر برسانید.

همان‌طور که تونی رابینز گفت: «شما نمی‌توانید ناامیدی و دلسردی را درعین‌حال و هم‌زمان بااحساس قدردانی تجربه کنید.»

بنابراین، زمانی که احساس می‌کنید احساسات کم انرژی را تجربه می‌کنید، (فرکانس ارتعاشتان پایین آمده)، ببینید آیا می‌توانید توجه خود را به «قدردانی» معطوف کنید.

  1. نیرو و انرژی عشق را تجربه کنید

پدر و مادر، همسر یا فرزندتان را به یاد بیاورید یا هر فرد دیگری که دوستش دارید. عشق، مهربانی، دوست داشتن آن شخص را در قلب خود نگه‌دارید. او را مجسم کنید که در مقابل شما نشسته است و به شما نگاه می‌کند. به احساس خود توجه کنید. احساس سبکی و شادی وجود شمارا فرامی‌گیرد و این، همان تغییری است که به دنبال آن هستید.

عشق یکی از بالاترین حالت‌های ارتعاشی است (چهارمین سطح عالی در مقیاس آگاهی هاوکینز) و این قدرت را دارد که شمارا حتی از عمیق‌ترین و پایین‌ترین سطح احساسات منفی بیرون بکشد. قلب خود را با عشق هماهنگ کنید تا انرژی احساسی شما خوب و بهتر شود.

  1. مدیتیشن را تمرین کنید.

تحقیقات دکتر «هاوکینز» بر این ایده استوار بود که هر چه چیزی «واقعی‌تر» باشد، سطح هوشیاری (ارتعاش) آن بالاتر است؛ بنابراین، وقتی خود را برای حضور در لحظه‌ای که در آن هستید (لحظه واقعی حال) آموزش می‌دهید، با حقیقت واقعی خود، هماهنگ‌تر می‌شوید و ارتعاش شما در بالاترین حد قرار می‌گیرد.

نگرانی بابت آینده و حسرت خوردن درباره اتفاقات گذشته، ارتعاش شمارا تا سطح زیادی کم می‌کند، قدرت «خلاقیت» شمارا از بین می‌برد.

یادتان باشد؛ گذشته و آینده فقط در ذهن شماست. تنها حقیقت «اکنون» یا «لحظه حال» است. همچنین مدیتیشن سیستم عصبی شمارا آرام می‌کند، خلق‌وخوی شمارا بهبود می‌بخشد و احساس آرامش بیشتری را برایتان به ارمغان می‌آورد.

  1. الگوهای فکری مثبت ایجاد کنید.

الگوهای فکری ما بسیار قدرتمند هستند. در مورد افکاری که به آن‌ها توجه می‌کنید کوشا باشید، زیرا فقط 17 ثانیه طول می‌کشد تا یک فکر دیگری را جذب کند و قانون جذب را فعال کند. با تمرکز روی موضوعاتی که احساس خوبی می‌دهند، انرژی منفی را از خود دور کنید و رفته‌رفته الگوهای فکری مثبتی را در ذهنتان بسازید.

باید درک کنید؛ تمرکز روی موضوعات خوب، ذهنتان را برای داشتن «احساس خوب» آموزش می‌دهد. «احساس خوب» یعنی فرکانس ارتعاشی بالاتر.

نکته مهم:

تنها چیزی که واقعا اهمیت دارد این است که به احساس خود توجه کنید و سعی کنید با تمرکز روی موضوعات خوب، انرژی‌تان به‌گونه‌ای جریان یابد که برای شما احساس خوب بیشتری به همراه بیاورد.

یک راهکار ساده برای ساختن الگوهای فکری مثبت می‌تواند این باشد؛ هر شب قبل از خواب از خودتان بپرسید؛ «بهترین اتفاقی که امروز برایم افتاد چه بود؟» سعی کنید در چند جمله برای خود توضیح دهید و در آخر بابت آن «قدردانی» کنید.

اگر برای به خاطر سپردن این تمرین به کمک نیاز داری، سوال را روی یک کاغذ کوچک بنویسید و آن را به نزدیک تخت خواب، آینه یا ساعت زنگ‌دار خود بچسبانید تا وقتی‌که محیای خواب می‌شوید، برایتان یادآوری شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *